فهرست مطالب
جانشينان رسول خدا (ص) در روايات اهل سنت
الف: تعبير «دوازده خليفة»
ب: تعبير «دوازده نقيب»
ج: تعبير «دوازده قيّم امت»
د: تعبير«دوازده امير»
هـ: تعبير «دوازده مرد»
جانشينان رسول خدا (ص) در روايات شيعه
دسته اول؛ روايات مبين تعداد ائمه (ع)
الف: دوازده ائمه به تعداد نقباء بنى اسرائيل:
ب: دوازده ائمه از اهل بيت و عترت پيامبر (ص)
طرق اين روايت:
دسته دوم؛ روايات مبين نه امام از صلب امام حسين (ع)
طرق اين روايت:
دسته سوم؛ تعيين اولين و آخرين فرد ائمه (ع)
طرق اين روايت:
الف: تعبير «أَوَّلُهُمْ عَلِى بْنُ أَبِى طَالِبٍ وَآخِرُهُمُ الْقَائِمُ»
ب: تعبير «انت الامام ابو الائمة... منهم المهدي»
ج: تعبير «اولهم اخى و آخرهم ولدي»
دسته چهارم؛ روايات صريح در اسم و مشخصات كامل ائمه (ع)
لوح جابر بن عبد الله انصارى از رسول خدا (ص)
روايت معراج «نشان داده شدن نور و اسامى امامان معصوم به پيامبر(ص)»
خبر دادن رسول خدا از نامهاى امامان به امير مؤمنان، بعد از نزول آيه «تطهير»:
روايت سهل بن سعد انصارى از فاطمه زهرا (س)
روايت امام حسن (ع) از رسول خدا (ص)
روايت امام حسين (ع) از رسول خدا (ص)
روايت عبد الله بن عباس از رسول خدا (ص)
روايت جابر بن عبد الله انصارى از رسول خدا در ذيل آيه «اطيعوا الله»
روايت ابو حمزه ثمالى و پدرش از امام صادق (ع)
نتيجه كلي:
مقدمه
قبل از پرداختن به پاسخ اين سؤال، بايد به يك مطلب اساسى توجه كرد و آن اينكه، براى مديريت جامعه اسلامى و ايجاد نظم و آرامش و اجراى قوانين اسلامى و حفظ شريعت و احكام الهى، وجود امام و رهبر آگاه، الزامى و نصب امام در اين مقام، ضرورى است و همه امت اسلامى (جز خوارج) بر اين مسأله اتفاق نظر دارند؛ اما تنها اختلاف در اين است كه آيا امام را بايد خداوند در اين جايگاه نصب كند و به مردم معرفى كند، يا اين كه خود مردم مىتوانند آن را انتخاب كنند.
از ديدگاه شيعه، مقام امامت، يك مقام الهى است كه نصب امام در اين مقام، تنها و منحصراً در اختيار خداوند است. مردم و حتى خود امام و پيامبر هم در نصب امام، اختيارى از خود ندارند. اين ديدگاه شيعه، بر دلائل عقلى و نقلى (قرآن و روايت) استوار است.
روايت ذيل يكى از دلائل روائى است كه آن را مرحوم كلينى با سند صحيح از امام صادق عليه السلام نقل كرده است:
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ قَالَ: حَدَّثَنِي عُمَرُ بْنُ أَبَانٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام فَذَكَرُوا الْأَوْصِيَاءَ وَذَكَرْتُ إِسْمَاعِيلَ فَقَالَ: لَا وَاللَّهِ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ مَا ذَاكَ إِلَيْنَا وَمَا هُوَ إِلَّا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ يُنْزِلُ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِد.
ابو بصير مىگويد: خدمت امام صادق عليه السلام بودم كه نام اوصياء را بردند و من هم اسماعيل را نام بردم. حضرت فرمود: نه به خدا، اى ابا محمد، تعيين امام به اختيار ما نيست، اين كار تنها به دست خداست كه در باره هر يك پس از ديگرى فرو مىفرستد.
اهل سنت بر عكس ديدگاه شيعه، قائل هستند كه انتخاب جانشين رسول خدا صلى الله عليه وآله، در اختيار خود مردم است.
حال با توجه به اين نكته، پاسخ اجمالى پرسش فوق اين است:
طبق ديدگاه شيعيان، جانشينان رسول خدا صلى الله عليه وآله، دوازده نفر از اهل بيت آن حضرت مىباشند كه حضرت در ضمن روايات، علاوه بر ذكر تعداد، نامها و تمامى مشخصات آنان را براى تصدى مقام امامت و خلافت بعد از خود بيان كرده است. اين روايات را در ضمن چهار دسته بيان خواهيم كرد.
در منابع اهل سنت نيز رواياتى تحت عنوان روايت «اثنا عشر خليفة» نقل شده كه برخى ويژگىهاى جانشينان رسول خدا نيز در آنها مطرح شده است. آنان با توجه به اين روايات، تعداد جانشينان رسول خدا صلى الله عليه وآله را دوازده تن مىدانند؛ اما در تعيين مصداق آنها، شديداً دچار اختلاف نظر شدهاند و در مورد اين روايت تحليلهاى گوناگون نموده و نظريههاى متعددى را ارائه دادهاند.
اختلاف نظر و تحليل آنها را در مورد روايت «اثنا عشر خليفة» و نيز بررسى سندى را در فايل جدا گانهاى «تحليل اهل سنت از خلفاى اثنا عشر» بحث كردهايم كه به زودى بر روى همين سايت قرار خواهد گرفت.
همچنانكه اشاره شد، در باره امامان معصوم و جانشينان رسول خدا صلى الله عليه وآله، هم در منابع اهل سنت اشاره شده و هم در منابع شيعه روايات فراوان داريم. در ابتدا تنها به متن روايات اهل سنت اشاره مىكنيم.
در منابع آنها راجع به دوازده جانشين رسول خدا صلى الله عليه وآله، تعبيرات مختلفى، همانند: «اثنا عشر خليفة»، «اثنا عشر اميراً»، «اثنا عشر نقيباًً» و «اثنا عشر قيماً»، به كار رفته است:
روايت «اثنا عشر» با اين تعبير، بخش قابل توجهى از منابع حديث را به خود اختصاصداده، و توسط علماى طراز اول اهل سنت گزارش شده است.
از جمله مسلم بن حجاج نيشابورى، در صحيح خودش پنج روايت را از طريق جابر بن سمره، با تعبير فوق نقل كرده است:
حدثنا قُتَيْبَةُ بن سَعِيدٍ وأبو بَكْرِ بن أبي شَيْبَةَ قالا حدثنا حَاتِمٌ وهو بن إسماعيل عن الْمُهَاجِرِ بن مِسْمَارٍ عن عَامِرِ بن سَعْدِ بن أبي وَقَّاص قال: كَتَبْتُ إلى جَابِرِ بن سَمُرَةَ مع غُلَامِي نَافِعٍ أَنْ أَخْبِرْنِي بِشَيْءٍ سَمِعْتَهُ من رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قال فَكَتَبَ إلي سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يوم جُمُعَةٍ عَشِيَّةَ رُجِمَ الْأَسْلَمِيُّ يقول: «لَا يَزَالُ الدِّينُ قَائِمًا حتى تَقُومَ السَّاعَةُ أو يَكُونَ عَلَيْكُمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً كلهم من قُرَيْشٍ».
عَامِرِ بن سَعْدِ بن أبى وَقَّاص گفت: به جابر بن سَمُرَةَ نامه نوشتم و از او خواستم كه مرا از برخى از احاديثى كه از رسول خدا صلى الله عليه وسلم شنيده، آگاه سازد (و حديثى از آن حضرت برايم روايت كند) او برايم چنين نوشت: روز جمعه كه شام سنگسار اسلمى بود، از رسول خدا صلى الله عليه وسلم شنيدم كه مىفرمود: «دين، هميشه برپاست تا اين كه قيامت فرارسد و بر شما دوازده خليفه باشد كه همگى از قريشاند».
صحيح مسلم روايات ديگرى را نيز از جابر بن سمره گرازش كرده، كه در ابتداى آنها تعبير متفاوت وجود دارد:
... يقول: إِنَّ هذا الْأَمْرَ لَا يَنْقَضِي حتى يَمْضِيَ فِيهِمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً...
... يَقُولُ: لَا يَزَالُ الْإِسْلَامُ عَزِيزًا إِلَى اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً،....
... يَقُولُ: " لَا يَزَالُ هَذَا الدِّينُ عَزِيزًا مَنِيعًا إِلَى اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً،....
... لَا يَزَالُ هذا الْأَمْرُ عَزِيزًا إلى اثنى عَشَرَ خَلِيفَةً...
از آنجايى كه اين روايت با اين تعبير در صحيح ترين و معتبر ترين منابع اهل سنت نقل شده، نيازمند بررسى سندى نيست.
اين حديث را علماى سرشناس ديگرى از اهل سنت نيز روايت نمودهاند كه نام و آدرس دقيق كتب برخى از آنان را ذيلاً ملاحظه مىنماييد:
و....
تعبير دوم در مورد روايت «اثناعشر»، تعبير «اثنا عشر نقيبا» است كه تعداد جانشينان رسول خدا صلى الله عليه وآله را به تعداد نقيبان حضرت موسى عليه السلام است، برابر است.
احمد بن حنبل در مسندش اين روايت را از عبد الله بن مسعود آوردهاست:
حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا حَسَنُ بن مُوسَى ثنا حَمَّادُ بن زَيْدٍ عَنِ الْمُجَالِدِ عَنِ الشعبي عن مَسْرُوقٍ قال: كنا جُلُوساً عِنْدَ عبد اللَّهِ بن مَسْعُودٍ وهو يُقْرِئُنَا الْقُرْآنَ فقال له رَجُلٌ: يا أَبَا عبد الرحمن هل سَأَلْتُمْ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم كَمْ تملك هذه الأُمَّةَ من خَلِيفَةٍ؟ فقال عبد اللَّهِ بن مَسْعُودٍ: ما سألني عنها أَحَدٌ مُنْذُ قَدِمْتُ الْعِرَاقَ قَبْلَكَ ثُمَّ قال: نعم. وَلَقَدْ سَأَلْنَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فقال: اثْنَا عَشَرَ كَعِدَّةِ نُقَبَاءِ بني إِسْرَائِيلَ.
مسروق گفت: ما در نزد عبد اللَّه ابن مسعود نشسته بوديم و او براى ما قرآن مىخواند، مردى به او گفت: يا ابا عبد الرحمن آيا شما از رسول خدا صلى الله عليه وآله نپرسيديد كه بعد از او چند خليفه خواهند آمد؟ عبد اللَّه گفت: از هنگامى كه از عراق وارد شدهام كسى اين موضوع را از من نپرسيده است، ما از رسول خدا پرسيديم فرمودند: خلفاء من دوازده نفرند مانند نقباء بنى اسرائيل.
ابن حجر عسقلانى كه از سرشناسترين چهرههاى حديثى اهل سنت است پس از نقل اين حديث در مورد سند آن مىنويسد:
(هذا اسناده حسن).
سند اين حديث، حسن است.
ابن حجر عسقلانى در جاى ديگر، سيوطى، ابن حجر هيثمى، عاصمى شافعى و مباركفورى شارح جامع ترمذى نيز بعد از نقل روايت نوشته اند:
أما حديث بن مسعود فأخرجه أحمد والبزار بسند حسن أنه سئل كم يملك...
برخى از منابع ديگر اهل سنت كه اين روايت را آورده اند از قرار ذيل است:
تعبير ديگر اين روايت، «اثنا عشر قيّماً» است كه با سند صحيح، در منابع اهل سنت يافت مىشود. ابويعلى موصلى (متوفاي307هـ) از محدثين قديمى و شهير اهل سنت مىنويسد:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ ثَعْلَبَةَ بْنِ سَوَاءٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سَوَاءٍ، عَنْ سَعِيدٍ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنِ الشَّعْبِيِّ، عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ، قَالَ: كُنَّا جُلُوسًا عِنْدَ النَّبِيِّ صلي الله عليه وسلم فَقَالَ: يَكُونُ لِهَذِهِ الأُمَّةِ اثْنَا عَشَرَ قَيِّمًا، ثُمَّ هَمَسَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم بِكَلِمَةٍ لَمْ أَسْمَعْهَا، قُلْتُ لأَبِي: مَا الْكَلِمَةُ الَّتِي هَمَسَ لَهَا؟ قَالَ: كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ.
جابر بن سَمُره گفت: ما در كنار پيامبر صلى الله عليه وسلم نشسته بوديم كه فرمود: «اين امت دوازده قيم خواهد داشت» سپس رسول خدا صلى الله عليه وسلم آهسته سخنى گفت كه نشنيدم به پدرم گفتم: سخنى كه آن را آهسته گفت: چه بود؟ گفت: «همگى از قريشاند».
منابعى ديگرى نيز اين روايت را نقل كردهاند:
|